دونه برفدونه برف، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

دونه برف

پسر عزیزم یک ونیم ساله شد

1393/6/24 17:19
نویسنده : مامان زهرا
138 بازدید
اشتراک گذاری

چند هفته پیش واکسن هیجده ماهگیتو زدن

تو همه تلاشتو کردی که دل خانم پرستارو بدست بیاری اما اونم مجبور بود .بهش پیشنهاد شکلات وناز کردی.

چند روز حالت خوب نبود بعد بهتر شدی.

تو این مدتی که گذشته کلی بلبل زبون شدی

یاد گرفتی بدو بدو کنی

چند بیت شعر یاد گرفتی...تاب تاب عباسی...ببل بابا بندازییییی   اینم مخصوص تو وخاله(جوجه دغد توتولو  دیگه نتس از لولو)

شدیدا بابایی شدی...جوری که من حرصم میگیره

واینکه نوشته هارو حفظ میکنی وجای دیگه که میبینی میخونی از روی نوشته

کلماتی که حفظی(آوازه - چاکلز - تبرک - عسگریه -چی توز - طلایی -...)

چند روز پیش وقتی از جلوی موسسه عسگریه تو یه خیابون ناشناس با ماشین رد میشدیم تابلو رو نشونم دادی و گفتی ماما عسگریه

من دلم خواست باهات کار کنم و از این علاقه تو استفاده کنم

اما بابات میگه بذار زندگی خودشو بکنه و معتقده باید از بچگیت به نحو احسنت استفاده کنی ومنم به گفتش احترام گذاشتم

و فعلن فکر نابغه شدنتو از سرم بیرون کردم

پسندها (3)

نظرات (3)

مادر دردانه
24 شهریور 93 23:33
عزیزم از وقتی حسینو دیدم عاشقش شدم خدا واست نگهش داره خیلی شیرینه ماشالله لا حول ولا قوه الا بالله من اوازه گفتنش رو دیدم واقعا آدم باورش نمیشه
مامان زهرا
پاسخ
فدای تو دوست گلم همیشه دستم به دعاست که پسرت بیاد بغلت
زهرا - گل بهشتی من
25 شهریور 93 11:33
چقدر نانازی حرف میزنه. واقعا بچه ها خیلی تیزن. منم از این چیزا میبینم و همش چشام گرد میشه.
مامان زهرا
پاسخ
عزیزمممممم پسرهامون لحن حرف زدنشون شبیه همه
مامانی یاسی
12 مهر 93 21:27
خوب کاری میکنن که از الان با آموزش زیاد خستش نمیکنین.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دونه برف می باشد