دونه برفدونه برف، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

دونه برف

پیشانی تب دار تو

1393/4/3 17:35
نویسنده : مامان زهرا
154 بازدید
اشتراک گذاری

نیمه شب از صدای آه وناله تو از خواب میپرم

بغلت میکنم تا مثل همیشه دوباره بخوابی اماااااااا داغی بدنت همه خوابم را از سرم میپراند

تب سنج را میگذارم زیر بغلت و چشمهایم را میبندم و زیر لب ذکر میگویم.با صدای بوق تب سنج چشمهایم را باز میکنم.39درجه.یا خدا.توی یک لحظه چطور این اتفاق افتاده؟

دست وپایم راگم کرده ام.بابا بیدار شده.میدوم توی آشپزخانه و ظرف بزرگی را پر از آب نسبتا گرم میکنم

بابا تو را آورده توی اتاق

تو رمقی نداری

با چشمهای پر از اشک فقط میگویی مامایی.....بابالی

دستمال را خیس میکنم میگذارم روی شکمت

صورتت را با دستهایم خیس میکنم بعد زیر بغل و بعد زیر گردن و دوباره تکرار

اااااااااااه ه ه ه ه ه  این تب لعنتی کی پایین میآید

تب سنج 38.2 را نشان میدهد

نباید بترسممم

نباید گریه کنمم

نباید دست و پایم را گم کنم

مامان کجا هستی .من دیگر نمیتوانم.میترسمممم اتفاقی برای حسین بیفتد.گریه ام گرفته.

.

.

.

تبت دارد پایین می آید

دستت را میگذاری توی آب و میان گریه و خنده میگویی مامان ن ن آب  بازییییی

یک هو دلم قرص میشود

یادم می افتد من خودم مادرم

مادر تو

پسندها (7)

نظرات (4)

مادر دردانه
4 تیر 93 12:48
زهرا جان خدا بهت قدرت بده چقدر سخته انگار خودم اون لحظه رو گذروندم
مامان زهرا
پاسخ
خیلی سخت بود خیلییییی
الهام مامان امیر علی جون
4 تیر 93 22:50
خیلی سخته. منم تجربه اش کردم منکه دست تنها بود همسرم شب کار بود.فقط خدا کمکم کرد.
مامان زهرا
پاسخ
آدم توی اون لحظه دلش میخواد مامانش پیشش باشه
زهرا - گل بهشتی من
7 تیر 93 12:46
خدا همه مادرها رو حفظ کنه که همیشه دل آدم بهشون گرمه.حتی اگه خودت مادر شده باشی. خدا رو شکر که بهتر شده.
مامان زهرا
پاسخ
ممنون زهرا جونم واقعن اینطوره خدا گلت رو برات حفظ کنه
خاله مریم جوونی
8 تیر 93 17:45
مامان زهرای کوچولو تو خودت مامان حسین هستی. آفرین. تو می توانی. یک مادر توان معجزه هم دارد. خدا حسین را برای تو و تو را برای حسین نگه دارد.
مامان زهرا
پاسخ
وای خواهری ایشالله نی نی بیار ببین میگم خودم باید بتونم ولی آدم میگه خودش بمیره نی نیش تب نکنه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دونه برف می باشد