... بالاخره خاله جون اومد...
با اینکه چهارده روز از تولد یک سالگیت میگذرهدیشب بازم برات تولد گرفتیمالبته دلیل داشتیما قرار بود یه دونه خاله جون بیاد بعد تولد بگیریم که بعلت مشغله کاری دو هفته دیرتر اومد.خلاصه شب تولدت یه دور همی کوچولو داشتیم و منتظر موندیم خاله اومد.با کلی کادو ولباسای خوشگل.
کلی از دیدنش ذوق کردی. شبم یه جشن کوچولو وشاد داشتیم
خاله جون ممنونخیلی دوست داریم.
این عکس پنج ماهگیته پسر قشنگم
به محض اینکه عکسای تولدت حاضر شدن میذارمشون تو وبلاگت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی