* اولین پارک رفتن پسر گلم *
بالاخره هوا خوب شد. بعد از ظهر حسین همش میگفت ددر. دل به دریا زدم و لباساشو تنش کردم .شیشه آبشو با بیسکویتش برداشتم و با کالسکه رفتیم پارک سر کوچه خونمون. اونجا پر بود از بچه های ریز ودرشت.حسین با ذوق گفت نییییی نیییییی اول با دست تابو نشون داد.بردم سوار تابش کردم. بعد سرسره.و چقدر سخته چون کوچولوست. باید کامل حواست بهش باشه و ولش نکنی. بعد الاکلنگ.البته به همراه یه نی نی ومامانش. در آخرم سوار چرخ و فلک شد.کنار یه دخمل هفت هشت ساله که اونم مواظبش بود. دوست نداشت بیاد پایین از بودن با بچه ها خیلی خوشحال بود. به هردومون خوش گذشت. ...
نویسنده :
مامان زهرا
2:57